در این روزگار پر استرس، افسردگی در کمین هریک از ما هست.

اما احساس غم و اندوه می تواند نشانه خوبی باشد.

افسردگی یک اصطلاح بالینی است که برای برچسب زدن گروهی از رفتارها و تجربیات داخلی در ارتباط با روحیه افسردگی به کار می رود، که این نیز یک تشخیص بالینی است. افسردگی متفاوت از غمگینی است، غم و اندوه یک قسمت عادی از زندگی است و تا زمانی که شما همواره آن را احساس نمی کنید ، در واقع یک چیز سالم برای احساسات شماست.

درک این نکته مهم است که یادگیری نحوه خوشحالی دوباره پس از افسردگی برای همه کمی متفاوت به نظر می رسد.

بعضی اوقات ، ما با یک دوره بد افسردگی راهی می شویم و از طرف دیگر بیرون می آییم ، فقط برای اینکه خودمان را هنوز احساس غم کنیم. در حالی که این می تواند یک واقعیت ناامید کننده در مورد افسردگی در زندگی باشد ، مهم است که تصدیق کنید که احساس غم و اندوه می تواند نشانه پیشرفت مثبت باشد.

افسردگی غالبا ما را در شرایط بی حسی (نداشتن هیچگونه احساسی) قرار می دهد چه رسد به ناراحتی و غم و اندوه؛ ما باید باور کنیم که غم و اندوه حقیقتاً فضایل پنهان خود را دارد.

حقیقت این است که "پس از افسردگی" برای بسیاری از مردم واقعیت ندارد. افسردگی در حقیقت یک چالش مادام العمر است که ما می آموزیم زندگی کنیم و با آن کار کنیم و ...

بنابراین ، قابل درک است که دانستن چگونگی شاد شدن مجدد پس از افسردگی ممکن است برای بسیاری از افراد دور از ذهن یا دست نیافتنی به نظر برسد. و اگر فکر می کنید ممکن است دچار افسردگی شده اید ، نباید از این تجربه یا درخواست کمک شرمنده شوید. اگر در فضای "پس از افسردگی" هستید ، بازگشت به عادت های منظم کمی می تواند طول بکشد.

در ادامه این مقاله چند راه حل عملی برای کنار آمدن با افسردگی و بازگشت به زندگی عادی آمده است:

1. به خودتان وقت دهید تا ناراحت باشید

اگر هنوز احساس غم و اندوه می کنید ، مهمترین کاری که می توانید انجام دهید این است که به خودتان فرصت دهید تا اینگونه احساس کنید

عمدا یک ساعت روی نیمکت بنشینید و به خودتان اجازه دهید ناراحت باشید، سپس بلند شوید و حرکت کنید.

2. آهسته آغاز کنید

اغلب اوقات افسردگی منجر به عدم تحرک می شود که می تواند ما را از عادت های سالم که ممکن است در تمام زندگی داشته ایم خارج کند.

انتظار نداشته باشید مستقیماً به همه فعالیت های خود بپردازید. به خودتان وقت زیادی بدهید تا کم کم چیزها را برگردانید. خوب است خودتان را تحت فشار قرار دهید ، اما خیلی فشار نیاورید!

3. سخت نگیرید

هرچه کوچکتر و آسان تر بتوانید فعالیتهای جدید خود را انجام دهید ، احتمال موفقیت شما بیشتر خواهد بود. به خودتان این شانس را بدهید.

4. پیشرفت خود را تصدیق کنید

به راحتی می توانید نسبت به توانایی ها و پیشرفت های خود بسیار منتقدانه و نکوهشی برخورد داشته باشید ، به ویژه اگر یک اختلال اضطرابی دارید که این رفتار را تشدید خواهد کرد. اما بسیار مهم است که هر چیز جدید و مفیدی را که به زندگی خود اضافه می کنید تصدیق کنید.

شما یک ماراتن عاطفی را دویده اید و اکنون در ورزشگاه حضور دارید. این چیز کوچکی نیست!

5. آسان تر را انتخاب کنید

چشم انداز ما وقتی افسرده می شویم کم رنگ می شود. ما تشخیص آنچه را که برای ما مفید است را از دست می دهیم. هنگامی که شما در حال بهبودی از افسردگی هستید ، ممکن است احساس کنید بین چیزی که چندان خوب نیست و چیز بدتر از آن انتخاب می کنید.

گزینه ساده تر یا کمی بهتر را امتحان و انتخاب کنید.

6. مرخصی بگیرید

بله ، شما می خواهید به مسیر خود برگردید ، اما اگر لحظه ای نفس بکشید ، ممکن است به شما کمک کند تا در پایان به جایی برسید که می خواهید سریعتر برسید.

7. گیر بدهید

شما به جایی که قرار دادرید یک روزه نرسیدید. شما به جایی که می خواهید برسید نیز یک روز نخواهید رسید. تلاش خود را ادامه دهید، نتیجه را خواهید دید، حتی اگر به زمان نیاز داشته باشید شما آن را دارید.

بیماری روانی چیزی نیست که شما فقط بخواهید از بین برود ، اما درمان هایی وجود دارد که می تواند به شما در مقابله با افسردگی کمک کند.

اگر هنوز بعد از افسردگی احساس ناراحتی می کنید ، امیدوارم این نکات عملی به شما کمک کند.

زندگی یک سفر مداوم است و معمولاً یکنواخت نیست ، به خصوص اگر شما یاد می گیرید که پس از افسردگی دوباره چگونه خوشحال شوید. این که آیا شما از افسردگی رنج می برید یا خیر ، بهترین کاری که می توانید برای خود انجام دهید ایجاد این مهارت ها و تکنیک های زندگی است تا بتوانید آنها را بموقع عملی کنید.

من ابوالفضل اکبری

امیدوارم که همیشه بتونید حال خوبتون رو بدست بیارید

فراموش نکنید، رجوع به درونی که افسردگی باعثش میشه ممکن شناخت از خودی را به شما هدیه بدهد که در هیچ صورت نمیتونستید کسبش کنید!

خوشبین باشید.

نوشتن دیدگاه